در جلسه ی امتحان عشق

من مانده ام و یک برگه ی سفید!

یک دنیا حرف ناگفتنی

و یک بغل تنهایی و دلتنگی...!

درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود.!

در این سکوت بغض آلود

قطره ی کوچکی هوس سرسره بازی می کند!

و برگه ی سفیدم

عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!

عشق تو نوشتنی نیست...

در برگه ام کنار آن قطره

یک قلب کوچک می کشم!

وقت تمام است.

برگه ها بالا..........

نظرات شما عزیزان:

ساعت20:07---21 اسفند 1391

مطالب خوب بود ضحی جان

حرف نداشت

امیدوارم موفق باشی

ببخشید که ادرس وبلاگمو نمیدم

نمیخوام کسی بدونه که نوسینده وبلاگم کیه
سلام. مرسی گلم از اینکه به ما فقیر فقرا هم سری زدی!

sasan

ساعت22:43---1 شهريور 1391

[وب سایت]

سلام دوست خوبم امیدوارم حالت خوب باشه...بعد از مدتها سکوت بلاخره به سراغ شما اومدیم با یه وبلاگ عاشقانه فقط کافیه وارد وبلاگ بشی خودت متوجه امکانات وبلاگ میشی ..تو این مدت بسیار تلاش کردم و سر انجام موفق شدم با قالب اختصاصی به شما سر بزنیم منتظر حضور پر شورتون هستیم

پریسا2013

ساعت18:00---25 مرداد 1391

هم قشنگ بود هم باحال دوسم دارم میرم دیگه اس بدی بهم ها گدا بازی درمیارییییییییی

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: